آخرین پست سال 1391
سلام عزیز دل مامان امروز میخوام برات چند تا عکس و یادگاری از این مدت بذارم و فک می کنم آخرین پست امسالت باشه...اولش بگم که هر دومون باهم خروسک گرفتیم بعد از سفر پر برفمون به مشهد...آخه بابا نذر کرده بود و میخواست عمه بابابزرگ که هیچ بچه یا فامیلی نداره وشاید نزدیک 100سال عمرش باشه رو ببره زیارت..ما هم ازین کار زیبای باباجون استقبال کردیمو باهاشون همراه شدیم خاله زهرا هم با ما راهی شد و من خوشحال ازینکه یه نیروی کمکی عالی دارم...قصد خریدم داشتیم که یهو اونهمه برف اومد به عمرم اونقد برف ندیده بودم ...یه روز کامل تو خونه ی دایی حسین جون حبس شدیم و البته در کنارشون خیلی خندیدیم و خوش گذروندیم..ولی با همه ی این سرما و یخبندان از خیر بازار ...